قطار باغ بهشت است و باز مانده درش
به سمت و سوی دلم آمده ست و سوزن بان
فرشته ایست که قرآن گرفته روی سرش
صدا از آینه و سنگ در نمی آید
کسی که غرق تو باشد نمی رسد خبرش
شبی ست روز تر از صد هزار سال و دریغ
ازین دلی که درین شب شکسته بال و پرش
سیاه نامه تر از خود... تو آبرو دادی
خودت مریز،خودت جمع کن،خودت بخرش
بگیر دست زمین را،زمانه تلخی ست
ببر زمین و زمان را به سمت خوب ترش
کجاست آنکه به تقدیر خلق آگاه است
سلام و عرض ارادت،به ساحت نظرش
مسافران قطار بهشت در شب قدر
دعا کنید که او باز گردد از سفرش
برچسب : قدر, نویسنده : sosan4o بازدید : 190